کانسپت (Concept) یک واژۀ انگلیسی است و به معنای مفهوم، فکر و تفکر کلی میباشد. کانسپت در معماری (Concept in architecture) در واقع ایدهای است که پایه و اساس یک پروژه را شکل میدهد، به سازماندهی آن کمک کرده، به آن جهت میدهد و همانند یک موتور آن را پیش میبرد. ضرورت داشتن یک تفکر کلی از طرح معماری، مربوط به قرن 19 میلادی و از کشور فرانسه است. کانسپت در این کشور با اصطلاح parti بیان شد و parti غالباً ماهیت یک طرح معماری را بیان میکند. در طراحی معماری، انواع مختلفی از کانسپت وجود دارد که عبارتند از کانسپت قیاسی، استعاری و آرمانی. همچنین روشهایی وجود دارد که میتواند به شما ایدههایی برای بیان کانسپت ارائه دهد؛ این روشها عبارتند از روش نظری، منطقی، قیاسی و الگوواره. داشتن کانسپت کمک میکند تا تمامی جنبههای پروژه را هماهنگ پیش ببرید و آثاری جذاب (به لحاظ بصری) و عمیق (به لحاظ مفهومی) خلق کنید.
کانسپت در معماری یعنی چه؟
کانسپت در معماری، میتواند به عنوان یک ایده، اندیشه، انتزاع، فلسفه، باور، الهام، قصد، نظریه یا فرضیه تعریف شود. کانسپت ایده هایی است که عناصر مختلف را در یک کلیت ادغام می کند. کانسپت شما باید بر تمام جنبههای پروژه تأثیر بگذارد، از نسبت های آن گرفته تا جلوه های داخلی، از طراحی نما تا مصالح کف. در پروژه های معماری، هر یک از اجزاء باید توسط یک مفهوم طراحی و ایجاد شوند. توسعه مفاهیم قوی که تمام جنبههای یک پروژه طراحی را به هم پیوند میدهد، مهم و در عین حال چالش بر انگیز است. اما در هر صورت، کانسپت میتواند نتیجه نهایی کار شما را تقویت کند. همچنین ارائه کانسپت به کارفرما یکی از راههایی است که کمک میکند تا مطمئن شوید که هدف شما به عنوان معمار، با کارفرمایتان برای ایجاد ساختمان رویاییتان در یک سمت و سو است یا خیر.
تاریخچه کانسپت در معماری
تاریخچه ورود اصطلاح کانسپت در معماری را به قرن نوزدهم میلادی و به کشور فرانسه نسبت دادهاند. البته Concept یک واژۀ انگلیسی است که ما در ایران از آن استفاده میکنیم. معادل فرانسوی آن parti است. اصطلاح parti از عبارت فرانسوی parti prisگرفته شده است، معنای لغوی آن “نقطه عزیمت” میباشد و در دنیای معماری به معنای تصمیم گیری است. parti pris یا همان parti در اصطلاح معماری، به ایده، موضوع یا مفهوم اصلی اشاره دارد که به نیروی محرکه یک طرح تبدیل میشود. اما در زبان معمار اغلب به ایده بزرگ طراحی پروژه اشاره دارد. ایده راهنمای کلی یک معمار برای خلق یک طرح است. به هر حال، این اصطلاح فرانسوی، احتمالاً در قرن نوزدهم از مدرسه معماری فرانسوی اکول ده بوزار (Ecole des Beaux-Arts) سرچشمه گرفته است.
در طول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اسکیس (تولید طرحی سریع) از پارت، بخش مهمی از آموزش معماری در Beaux-Arts de Paris بود. در طول دهه 1900 در دانشکده معماری ایالات متحده، میتوان اصطلاح “پارتی” را به عنوان “ایده اصلی” برای چیدمان پلان متری یک ساختمان درک کرد. ریشههای آن در سیستم آموزش معماری آمریکا از Beaux-Arts de Paris گرفته شده است.
اکول ده بوزار، مدرسه هنرهای زیبا در پاریس، در سال 1671 توسط ژان باپتیست کولبر، وزیر لویی چهاردهم تأسیس شد. در سال 1793 اکول ده بوزار با Académie Royale de Peinture et de Sculpture (تاسیس 1648) ادغام شد. این مدرسه آموزش های طراحی، نقاشی، مجسمه سازی، معماری و حکاکی را به دانش آموزانی که با آزمون رقابتی انتخاب میشدند ارائه می داد. مجموعه مدرسه اکول ده بوزار بیش از ۳۵۰ سال دارد و هنرمندان زیادی را تربیت کرده است.
در ارائه کانسپت در معماری چه مواردی را در نظر بگیریم؟
هر طراح قبل از آغاز کار طراحی خود، میبایست یک کانسپت مرتبط با آن پروژه داشته باشد. مواردی وجود دارد که در ارائه کانسپت در طراحی معماری باید در نظر گرفته شوند. تعدادی از مهمترین این موارد عبارتند از:
- شرایط آب و هوایی (اقلیم) محل پروژه.
- توپوگرافی.
- جهت گیری ساختمان به لحاظ جهات جغرافیایی.
- فرهنگ و عوامل اجتماعی.
- مصالح مورد نیاز برای ساخت.
- تکنولوژی ساخت بنا.
- اماکن معماری.
- الزامات تأسیساتی.
انواع روش های خلق ایده و کانسپت در معماری
به طور کلی میتوان چهار روش برای خلق ایده و ایجاد کانسپت برای طرحهای معماری معرفی کرد:
- روش قیاسی
- روش الگو واره
- روش منطقی
- روش نظری
1- روش قیاسی برای خلق کانسپت در معماری
مقایسه و استعاره را میتوان دو عامل مهم برای آغاز کار طراحی معماری در نظر گرفت. برخی معماران، این دو عامل را یکی دانستهاند اما برخی دیگر آن ها را مجزا میدانند. به عنوان مثال، برادبنت قیاس و استعاره را یکی دانسته اما مک گینتی آنها را جدا از هم می داند و متمایز در نظر گرفته است.
بر اساس دسته بندی ویلیام گوردن و براد بنت، قیاس به چهار نوع تقسیم شده است:
- قیاس سمبلیک: الهام از شکل و فرم ظاهری.
- قیاس مستقیم: از روابط بین اجزا،اتفاقات و رفتار برای مقایسه استفاده میشود.
- قیاس شخصی: در این مقایسه، طراح خود را جای موضوع یا بستر طرح قرار میدهد.
- قیاس فانتزی: رویاهای موجود در ذهن معمار به مدد تکنولوژی، امکان اجرایی شدن به خود میگیرد.
دسته بندی کریس ایبل برای کانسپت قیاسی
کریس ایبل 15 مدل قیاس در طراحی معماری برشمرده و آن ها را در دو دسته به صورت زیر طبقه بندی کرده است:
- قیاس های شکلی: شامل مدل معنوی، کلاسیک، نظامی، آرمانشهر، ارگانیک، هنری، تجاری، هویت، خودساز، زبان شناسانه.
- قیاس های فرایندی: مدل علمی، سامانهها، نشانهای، قاعدهای.
آبل (Abel, 1988) قیاسهای فرایندی را معادل استعاره دانسته است.
شناسایی منبع مقایسه (قیاس) عامل مهمی در متمایز ساختن گونههای متفاوت آن میباشد. بررسی نظریات نشان داده است که طبیعت همواره یکی از بهترین منابع مقایسه بوده است. الکساندر در کتاب سرشت نظم، قیاس با طبیعت را به دو گروه تقسیم کرده است:
- قیاس با ساختارهای زنده؛ شامل گیاهان و جانوارن.
- قیاس با ساختارهای غیر زنده؛ شامل ساختارهای معدنی و غیرمعدنی و سازه هایی که به واسطۀ جانوارن ساخته شدند.
کانسپت استعاری در معماری
استعاره نوعی مجاز بر مبنای تشبیه است و در لغت به معنی قرض گرفتن و عاریت گرفتن است. در کانسپت استعاری، معمار طرح خود را به ویژگیهای یک ساختمان یا سازۀ دیگر نزدیک میکند تا بدین طریق، مفهوم و هدف کار خود را بیان کند. در واقع طراح برای ایجاد طرح جدید خود، از یک ویژگی بارز و شاخص یک ساختمان، شی، یا حتی یک اتفاق خاص الهام میگیرد. بنابراین، در این نوع کانسپت در معماری، الهام گرفتن از یک ویژگی مشخص و بارز مثل فرهنگ، هنر، تاریخ و طبیعت است و روابط بین اشیا را بازگو میکند. در روش استعاری دست معمار باز است تا آنچه را که الهام میگیرد، در طراحی خود به صورت استعاره بکار گیرد. یک نمونه از این کانسپت می توان به ساختمان مرکز پرواز TWA در شهر نیویورک اشاره کرد که با الهام از شکل بال پرنده ساخته شده است (TWA Flight Center building). خانه اپرا در سیدنی (Sydney Opera House) و معبد نیلوفر آبی در دهلی نو (Lotus Temple) از دیگر ساختمانهایی هستند که میتوان برای کانسپت استعاری بیان کرد.
2- روش الگو واره
نقطه شروع طراحی و نقطۀ آفرینش یک اثر جدید در معماری، میتواند یک بنای معماری موجود باشد. در روش الگوواره برای ایجاد کانسپت در معماری، در واقع از آثار تاریخی ایده گرفته میشود. بنابراین، مطالعه تاریخ و پیشینه معماری در هر زمینه به الگو برداری و در نتیجه شکل گیری کانسپت کمک میکند. روش الگو واره بر این باور است که نقطۀ خلق اثر جدید معماری قبلا در یک بنای معماری وجود داشته است. به عقیدۀ الکساندر (Alexander, 1977) الگوها حقایق ثابت و تغییر ناپذیرند که تمامی راههای ممکن برای حل مشکلات را فراهم میکنند. این الگوها فقط از کارها یا تفکرات معماران یا برنامه ریزان به دست نمیآید؛ بلکه از زبانی شکل میگیرد که مردم آن را به کار میبرند (Alexander, 1979).
3- روش منطقی
روش منطقی در ایجاد کانسپت، بعد از دوران مدرن بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در این روش، منابعی مثل برنامه، سایت و اقلیم (شرایط آب و هوایی، تابش آفتاب، جهت وزش باد و غیره) مولدهای شکل دهندۀ کانسپت محسوب میشوند. در نهایت، طراح بر اساس آزمون و خطا، مطالعات طراحی و استفاده از دیاگرامهای تحلیلی به طرح نهایی خود میرسد. این روش طراحی، با استفاده از رایانه و بر اساس فرضیهها و دادههای مختلف، مدلهای متفاوتی ایجاد میکند.
4- روش نظری برای ایجاد کانسپت در معماری
در روش نظری، خلق ایده و کانسپت و در نهایت طراحی، بر اساس دو قاعده است:
- هندسه و ریاضیات: طراحی بر اساس تغییر شکل پذیری؛ طراحی بر اساس هندسه اقلیدسی، غیر اقلیدسی.
- قواعد فلسفی: بر اساس پدیدار شناسی، زیبایی شناسی امر متعالی، نشانه شناسی، مارکسیسم و فمنیسم.
پدیدارشناسی به کنش متقابل بین کالبد و محیط اطراف آن میپردازد. در روش نظری بر اساس قاعده فلسفی پدیدار شناسی، جزئیات عینی و توجه به کیفیت حسی مواد، مصالح، نور، رنگ و بساوایی اتصالات و مفصلها، نقش مهمی در ایجاد کانسپت دارند.
زیبایی شناسی امر متعالی تعبیری است که میان زیبایی و امر متعالیتمایز قائل می شود و امر متعالی را با امور مبهم مرتبط میداند.
علم نشانه شناسی، زبان را نظامی از نشانهها میداند که وجه ساختاری و معنایی دارد. نسبیت این پارادایم را شامل چهار حوزه نشانه شناسی، ساختارگرایی، پسا ساختار گرایی و شالوده شکنی میداند.
رویکردهای مارکسیستی که در ارزیابی مجدد شهرها و نهادهای آن بکار گرفته شد، مسائلی را در مورد نسبت میان منازعات طبقاتی و معماری مطرح می سازد. در این معماری، مفاهیمی مثل هتروپیا و اتوپیا به حوزه معماری وارد میشود.
قواعد فلسفی فمنیسم در ایجاد کانسپت در معماری، به نقش جنسیت، نژاد و موقعیتهای جنبی انسانها در شکل دهی به معماری میپردازد.
چگونه کانسپت معماری خود را تقویت کنیم؟
برای تقویت کانسپت در معماری، نسخههای دوبعدی و سه بعدی ایدههای خود را با طرح های مقیاس بندی شده ببینید. این کار میتواند کانسپت شما را بهبود بخشد. همچنین، ترسیم طرح روی دفترچههای طراحی یا ساختن چند مدل سه بعدی به عنوان پیش نویس، میتواند به ایجاد کانسپت و توسعه آن بسیار کمک کند. مهم است که ایدههای خود را بهبود بخشید. در این مرحله نیز مقیاسبندی مدل بسیار مهم است. قبل از مطالعه روی پروژه جدید، برای درک صحیح کار جدید و عملکرد بهتر، مطالعات موردی داشته باشید. بر روی پروژههای مشابه با پروژه جدیدتان مطالعه داشته باشید تا با مفاهیم اولیهای که اولین ایدههای شما را شکل دادند. برای تقویت کانسپت معماری، توجه به موارد زیر نیز بسیار کمک کننده است.
- شرایط آب و هوایی و جغرافیایی پروژه را در نظر داشته باشید.
- در هر پروژه اطلاعات کافی در مورد فرهنگ، شرایط و سبک زندگی مردم داشته باشید.
- درک کافی از کاربری پروژه و کارهایی که در شرایط مربوطه انجام میشود داشته باشید.
- بررسی ساختمانهای اطراف، تأثیرپذیری از مصالح، سبکها و تناسبات آنها، ایدههای جدیدی به شما میدهد. همه چیز را بررسی کنید تا کانسپت خود را بیابید و توسعه دهید.
- با انجام تحلیل منظر، سطوح سخت و نرم را ببینید و به آن ها دقت کنید.
- روی رنگها، سبکها، الگوها، بافتها کار کنید و مفهومی را که توسعه دادهاید در تمام این جنبههای پروژه خود به کار ببرید.
چرا باید کانسپت داشته باشیم؟
کانسپت در معماری مزیت هایی برای طراح به همراه دارد، از جمله اینکه:
- داشتن concept کمک و راه حلی است برای حل مشکلات طراحی که ممکن است در مسیر کار به وجود آید.
- خلاقیت ذهن را افزایش داده و ذهن ما را برای ارائه مفاهیم جدید در پروژههای بعدی قوی میکند.
- کمک میکند تا تمامی جنبههای پروژه را به شکلی هماهنگ و همسان در نظر بگیریم.
- امکان میدهد تا با ایدهای مرکزی، تفاوتهای منحصربهفردی در طراحی ایجاد کنیم.
- داشتن کانسپت برای هر طرح و پروژۀ معماری، کمک میکند آثاری خلق کنیم که به لحاظ مفهومی عمیق و به لحاظ ظاهری جذاب باشند.
معمارانی که توانایی ایجاد کانسپتهای خاص و حرفهای دارند، ممکن است دستمزد بیشتری بابت ارائه طرحهای معماری خود دریافت کنند. دستمزدهایی بیش از قیمت طراحی نما یا قیمت طراحی ویلا که توسط سازمان نظام مهندسی تعیین و ابلاغ میگردد.
چند نمونه کانسپت در معماری